هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » محمد معلم »مهمان شبانه
شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۰ ساعت 2:30 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

مهمان شبانه

شب، در صدای باد
شب در صدای باران
شب، در میان همهه های گنک
در خواب رفته بود
***
در آن سوی تجیر
زمزمه ی آب بود و باد
و سایه ی درختان
در رود
در انحنای حاشیه های سبز
و طول موج زاویه های آب
گسترده بود
***
و گوش برگ های طلایی
نجوای خاک را
نجوای آب را
در ساقه ی گیاهان
همچون شراب می نوشید
***
در این سوی تجیر
زمزمه ی خاک بود و خون
بوی رقیق باروت
همراه عطر گیاهان ناشناس
از دشت های دور می آمد
و در کنار رود
( تا صبح – تا طلوع )
مهمان باد بود
مهمان آب بود
مهمان خاک بود

تهران 1339